دلم امشب هوست را کردهدر همین آن و همین لحظه که عشق از پس بی رخنه شبم میگذردمی کوبد به در قلب ترمدل و جانم همه تسخیر تو بود از اولحال اما آنچه مانع میشود..عقل بیمارمن استترس بیجای من است
لیک تمثیل نگاهت کافیستتا دلم بر عقل مغلوب شودکه جهان با دلم همدست شودهمه یکدست شوند...که تو با من باشیو من از تو و تو از من باشی
لحظه ای وهم صدایت درگوشم کافیستتا تماما ب تو آغشته شومثانیه ثانیه در مستی تو جان دهم و کشته شوم
پی تدبیر بگردم ..اما..چون مسیرم عشق است..همه تدبیر به بیراهه کشدجز تو بر دامن هرکس افتم..همه دامن بکشند
دلم امشب هوست را داردمثل هرشب که خیالت دست بر من میکشیدبین موهایم مثال من و تو..وصل ها را سست میکرد و جدایی میکشیددلم امشب به خیالت خوش نیستلب من داغی لب های تو را میطلبدو فقط گرمی 1 حرف از تو..که بگویی هستی
دلم امشب در هوس غوطه ور استآتش دوری تو شعله ور استدل من سوخته ی این غم توستفقط این خاکستر از نای و گلویم خیزد..که جهانم بعد تبعید تو بی تاب شده است + نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۶ساعت 12:40  توسط ایمان
|
......
ادامه مطلبما را در سایت ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : farnazvaimana بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 12:50